دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنی
پژوهش های قرآنی
2251-9815
23
89
2018
12
22
تأملی در تعریف کلامی معجزه بر اساس گزارش قرآن از معجزه عصای حضرت موسی (ع)
4
23
FA
رضا
رهنما
استادیار مؤسسه آموزش عالی غیردولتی-غیرانتفاعی آلطه
reza.rahnama@gmail.com
محمد
پارچه باف دولتی
استادیار دانشگاه قرآن و حدیث
muhammaddowlati@yahoo.com
10.22081/jqr.2018.49002.1750
مسأله اعجاز قرآن از جمله مسائلی است که اگرچه ریشه کلامی در قرون اولیه ندارد و از حدود قرن سوم وارد دایره موضوعات کلامی شده، اما از همان زمان کمتر بحثی پیرامون نبوت وجود دارد که در آن از معجزه سخنی به میان نیاید. ویژگی کانونی معجزه از منظر عموم متکلمان، خارقالعاده بودن آن است. تحدی نیز از جمله ویژگیهای مهمی است که در کنار خارقالعاده بودن، فصل و جنس تعریف معجزه را میسازند. در این نوشتار با بررسی آیات مرتبط با اعجاز عصای حضرت موسی (ع)، نشان دادهایم ویژگی کانونی معجزه از نظر قرآن کریم، حصول معرفت خداوند در مواجهه با آن است. در ادامه با تأکید بر لفظ قرآنی آیه و تمایز قائل شدن میان ظاهر و باطن آن، نتیجه گرفتهایم اولاً مخاطبان معجزه افراد متخصص نیستند، ثانیاً لزومی ندارد معجزه دارای ظاهری عجیب، بیسابقه و دستنیافتنی باشد، بلکه هر فعلی از افعال پیامبر و حتی سیمای او میتواند با دارا بودن ویژگی کانونی معجزه، آیهای الهی باشد.
حضرت موسی (ع),معجزه,معرفت خدا
https://jqr.isca.ac.ir/article_66245.html
https://jqr.isca.ac.ir/article_66245_0987a8748be71f57b80ce519e3698d4b.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنی
پژوهش های قرآنی
2251-9815
23
89
2018
12
22
تحلیل دیدگاه آیتالله معرفت در خصوص نسبت لفظ آیه با سبب نزول
24
43
FA
سیده سعیده
غروی
استادیار دانشگاه قم
saeedehgharavi@yahoo.com
10.22081/jqr.2018.49966.1879
اسباب نزول حوادثی است که منجر به نزول آیاتی از قرآن شده است. در رابطه با لفظ آیات مربوطه، چهار حالت متصور است: لفظ خاص سبب خاص، لفظ عام سبب عام، لفظ عام سبب خاص و لفظ خاص سبب عام. دو حالت اول مورد اتفاق مفسران فریقین و حالت سوم مورد اختلاف ایشان است. مفسران وقوع حالت چهارم را غیرممکن میدانند، اما آیتالله معرفت این حالت را در سه دسته آیات و خطاب به پیامبر اکرم6 مطرح میکند. وی معتقد است حکم این آیات بنا بر قاعده «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره»، بر غیر مخاطب جاری است. بررسی آیات مورد استناد ایشان حکایت از آن دارد که آیات با «لفظ خاص و سبب عام» در قرآن موجود است، اما بر قاعده «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره» جریان ندارد.
اسباب نزول/ عمومیت لفظ/ خصوصیت سبب/ لفظ خاص/ سبب عام/ آیت الله معرفت
https://jqr.isca.ac.ir/article_66306.html
https://jqr.isca.ac.ir/article_66306_265e9d3421cb97a505a6456eec3644d4.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنی
پژوهش های قرآنی
2251-9815
23
89
2018
12
22
تحلیل نظریهها در کارکرد روایات تفسیری بر محور گونهشناسی روایات تفسیر نورالثقلین
44
71
FA
محسن
قمرزاده
0000-0002-3393-6847
دانشجوی دکتری واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
ghamarzadehm@gmail.com
مهدی
مهریزی طرقی
دانشیار واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
toosi217@gmail.com
سید محمدعلی
ایازی
استادیار واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
sma.ayazi@gmail.com
سید محمد باقر
حجتی
استاد واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
ra.ak.1359@chmail.ir
10.22081/jqr.2018.49021.1755
ارزیابی روایات تفسیری به جهت تعیین دلالت و حجیت، بهطور معمول از طریق روش استنادی پیمایش میشود. اما روش پی گرفته شده در این مقاله، ارزیابی و تحلیل آرای مفسران در استفاده از این روایات و بررسی کارکرد آنها مبتنی بر گونهشناسی روایات تفسیری در محدوده نورالثقلین، به روش میدانی است. بهنظر میرسد این روش توانایی بیشتری در کشف واقعیت موجود روایات و کیفیت مشکلگشایی آنان در فهم داشته باشد. در این راستا دیدگاهها در حوزه کارکرد عرضه شده است. محل اختلاف آرای اندیشمندان تفسیر اثری، در روایاتی است که بهطور مستقیم به بیان مراد آیه پرداختهاند. به جهت تحلیل دقیق موضع اختلاف، «ارشادی یا غیر ارشادی بودن روایات»، «تبیین موضوعِ محوری آیه و روایت» و «میزان پوشش روایت نسبت به آیه»، موضوع بررسی قرار گرفتهاند. با بررسی آماری روایات پیشگفته و گونهشناسی آن و ارزیابی هر دیدگاه بر اساس نتایج گونهشناسی، دیدگاه علامه طباطبایی برگزیده شده است.
نورالثقلین/ روایات تفسیری/ کارکرد روایات/ نقش روایات/ قرآنیون/ اخباریون
https://jqr.isca.ac.ir/article_66303.html
https://jqr.isca.ac.ir/article_66303_58f27e97cd1ee2cc1f5eadeca5767601.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنی
پژوهش های قرآنی
2251-9815
23
89
2018
12
22
نقش سیاق و عناصر درونمتنی در کشف غرض سوره مریم
72
97
FA
فرشته
معتمد لنگرودی
0000-0002-8759-9209
دانشجوی دکتری دانشگاه الزهراء
f_motamad_2011@yahoo.com
بی بی سادات
رضی بهابادی
0000-0003-3548-348X
دانشیار دانشگاه الزهراء
b.razi@alzahra.ac.ir
10.22081/jqr.2018.49167.1771
تبیین هدف کلی سوره و کشف محور اصلی سورههای قرآن یکی از مباحث مهم در تفسیر آنهاست که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است. مطالعه حاضر با رویکرد کشف غرض سوره مریم، سعی در یافتن الگویی برای تبیین غرض اصلی سورههای قرآن کریم دارد. در این راستا، این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا دیدگاههای مفسران درباره هدف سوره مریم را مورد بازخوانی قرار داده است. در ادامه با بررسی سیاق سوره و ارکان آن، محور اصلی سوره مریم تبیین و تحلیل شده است. مهمترین یافتههای این مطالعه از رهگذر سیاق سوره مریم این است که هدف این سوره، «رحمت الهی» با زیرمجموعههای «عبودیت» و «بشارت و انذار» است که با سیاق مجموعه آیات سوره هماهنگی دارد. در حقیقت مضمون اصلی سوره بدین گونه است که با رحمت آغاز شده و در آیات پایانی، بشارت و انذار بیان شده و در آیات میانی سوره، عبودیت خداوند راه رسیدن به سعادت معرفی شده است. این محور با معیارهای درونی شناخت محور سوره مریم نیز هماهنگ است. ارتباط آغاز و پایان سوره، اسماء الحسنی، کلمات پرتکرار و تککاربرد و داستانهای سوره، مهمترین معیارهای کشف محور سوره مریم است که با مجموعه سیاق و مضامین آن نیز منطبق است.
سوره مریم/ رحمت الهی/ بشارت/ انذار/ عبودیت/ سیاق/ تفسیر المیزان
https://jqr.isca.ac.ir/article_66304.html
https://jqr.isca.ac.ir/article_66304_588f1a82e425380ba26faba9854f5bae.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنی
پژوهش های قرآنی
2251-9815
23
89
2018
12
22
تحلیل دیدگاه غزالی در باب وحیانی بودن منطق
98
119
FA
مهری
چنگی آشتیانی
استادیار دانشکده فنی و حرفهای دکتر شریعتی
mehrichangi@yahoo.com
10.22081/jqr.2018.49078.1761
غزالی یکی از بزرگترین متکلمانی است که برای منطق منشأ وحیانی قائل است. او خدا را معلم اول، جبرئیل را معلم ثانی و پیامبر اکرم6 را معلم ثالث میشمرد. مهمترین ابتکار غزالی در علم منطق، استخراج قیاسهای منطقی از قرآن کریم است که با مثالهای اصولی و اسلامی آمیخته و آنها را در کتاب «<em>القسطاس المستقیم</em>» آورده است. از دیدگاه غزالی، قرآن کریم نور است و از آن جهت نور خوانده میشود که مشتمل بر موازین منطقی است. قرآن کریم تمامی حقایق عالم را بهصورت مجمل و مضمر داراست. او بین منطق و آموزههای قرآنی از طریق ارجاع قیاسهای منطقی به پنج میزان قرآن کریم، رابطه عمیق برقرار کرده است. او برای جایگزینی اصطلاحات یونانی، از مثالهای شرعی فقهی و کلامی استفاده نموده است. این رابطه بدین گونه است: میزان تعادل بر «قیاس اقتران حملی»، میزان تلازم بر «قیاس استثنایی متصل» و میزان تعاند بر «قیاس استثنایی منفصل» منطبق است. میزان تعادل خود بر سه گونه است: میزان اکبر (شکل اول)، میزان اوسط (شکل دوم) و میزان اصغر (شکل سوم) که در مجموع به پنج مورد خلاصه میشود. پیامد نظریه غزالی این است که منطق را بهجای امامت گذاشته و روی این مسأله تأکید کرده است که با وجود منطق، به امام معصوم نیازمند نخواهیم بود. در مقاله حاضر به انطباق این موازین با قیاسهای منطقی پرداختهایم.
میزان/ منطق/ قیاس/ القسطاس المستقیم/ امامت
https://jqr.isca.ac.ir/article_66197.html
https://jqr.isca.ac.ir/article_66197_a481f19749d91e6f1e5736b465a48bc3.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنی
پژوهش های قرآنی
2251-9815
23
89
2018
12
22
واکاوی مراد از «الذِکْر» در آیه 44 سورۀ نحل
120
139
FA
عباس
اسماعیلی زاده
0000-0002-9675-3511
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
esmaeelizadeh@um.ac.ir
سمانه
فتحی
دانشجوی دکتری دانشگاه فردوسی مشهد
samaneh.fathi@mail.um.ac.ir
10.22081/jqr.2018.48883.1726
بسیاری از مفسران و مترجمان، مراد از«الذکر» در آیه 44 سوره نحل را قرآن میدانند. معتقدان این دیدگاه به دو دسته تقسیم میشوند: گروه اول که طیف وسیعی از مفسران را تشکیل میدهند، قاطعانه این نظر را بیان میکنند. گروه دوم ضمن پذیرش مفهوم قرآن برای «الذکر»، به دنبال حل مشکل ظاهری ناشی از این دیدگاه هستند. از سوی دیگر برخی مفسران مقصود از «الذکر» را سنت پیامبر6 دانستهاند. بررسی دلایل این دیدگاهها بیانگر کاستی دقت آنان در سیاق و ظاهر الفاظ آیه است. ازاینرو نوشتار حاضر پس از اعتبارسنجی دلایل دیدگاههای ارائه شده مفسران، با تدبر در ظاهر و سیاق آیه و نیز واکاوی واژه «الذکر»، ثابت کرده که قائلان دیدگاه اول با ایجاد تغییر در ساختار آیه و خروج از معنای ظاهری، و قائلان دیدگاه دوم به دلیل عدم ارائه مستندات کافی، نتوانستهاند فهم صحیحی از «الذکر» ارائه کنند. در نهایت نگارندگان این پژوهش، به جهت سازگاری با ظاهر آیه، «وحی تفسیری» را مراد از «الذکر» در این آیه دانسته که بهنظر میرسد در آیات دیگر با «حکمت» از آن نام برده شده است. با پذیرش دیدگاه «وحی تفسیری» برای «الذکر»، این مطلب اثبات میشود که در این آیه، «الذکر» غیر از «ما نُزّل الیهم» است و مشکل ظاهری آیه حل میشود.
سوره نحل/ الذکر/ ما نُزّل الیهم/ وحی تفسیری
https://jqr.isca.ac.ir/article_66244.html
https://jqr.isca.ac.ir/article_66244_1f0621d80b6b8a783d22a822b59e00a3.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنی
پژوهش های قرآنی
2251-9815
23
89
2018
12
22
تأثیرپذیری ترجمههای تحتاللفظی و جملهبهجملۀ قرآن کریم از حرف باء سببیت (مطالعۀ موردی سورۀ بقره و آلعمران در ترجمۀ مُعزّی و آیتی)
140
163
FA
عبدالرضا
زارع
کارشناس ارشد دانشگاه خلیج فارس
adabiatearab93@gmail.com
حسین
مهتدی
0000-0001-9485-2682
استادیار دانشگاه خلیج فارس
mohtadi@pgu.ac.ir
10.22081/jqr.2018.49391.1800
بهترین شکل آن را معادلسازی کند. یکی از این اصول توجه به معانی حرف جرّ «باء» است. هدف از این پژوهش، آشنایی با عملکرد مترجمان قرآن، آیتی<sup>1</sup> (جملهبهجمله) و معزّی<sup>2</sup> (تحتاللفظی) در معادلیابی حرف «باء» سببیّت است. بنابراین با بهرهگیری از تفاسیر و منابع دستوری زبان مبدأ و مقصد و روشی استقرایی و توصیفی تحلیلی، به بررسی و نقد دو ترجمۀ آیتی و معزّی از معنای سببیت حرف جرّ «باء» پرداخته شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد بهدلیل پایبندی به قواعد دستوری زبان مبدأ و رعایت اصل امانتداری، بهترین معادلسازی در ترجمۀ معزی نمود دارد، ولی چون در ترجمههای کنونی، زبان معیار روز ملاک هست، بنابراین ترجمۀ آیتی علاوه بر رعایت قواعد دستوری زبان مبدأ، بیشتر به زبان مقصد نزدیک بوده و به قواعد دستوری روز نیز بیشتر پایبند است، بنابراین ترجمهای مأنوستر است.
قرآن/ تفسیر/ ترجمه/ حرف جر/ «باء» سببیت
https://jqr.isca.ac.ir/article_66305.html
https://jqr.isca.ac.ir/article_66305_25ebc20a93df5b4760998552ad43c1f2.pdf