دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنیپژوهش های قرآنی2251-981583220030121Areas of consensus or conflict of religionsزمینه هاى تفاهم یا تعارض ادیان41521850FAاحمدآقایی زاده ترابیJournal Article20161214 نویسنده نخست به دو کارکرد دین در تاریخ؛ یکى الفت آفرینى و دیگر جدال و مخاصمه اشاره کرده سپس به این پرسش پرداخته است که کدام یک برخاسته از متن دین و کدامیک جزء عوارض بوده است. در این راستا دو نظریه متضاد را نقل مىکند آن گاه به نظریه سومى مىپردازد که بر اساس آن کارکردهاى متفاوت ادیان به دو عامل درونى یعنى مجموعه معارف و مفاهیم متون ادیان و دیگر عامل بیرونى یعنى برداشتها و تفسیرهاى عالمان دینى، نسبت داده شده است. در ادامه به زمینههاى دروندینى براى سازگارى ادیان پرداخته به محورهاى چندى اشاره مىکند، آن گاه از عوامل درونى مؤثر بر مرزبندىهاى اجتماعى سخن گفته عناوین متعدد زیر را مطرح مىکند. 1- تعبیرات دالّ بر کمال و برترى یک دین بر سایر ادیان 2- ضرورت پیروى از حق 3- وحدت حق و صراط مستقیم 4- مسؤلیت مؤمنان در برابر دین و ارزشهاى دینى 5- لزوم تنظیم روابط اجتماعى بر پایه ایمان و کفر 6- وجوب مبارزه با کفر و شرک. در پایان بر این نکته تأکید مىکند که این مرزبندىها به معناى خصومتورزى پیروان ادیان نیست بلکه نوعى تدبیر براى حفظ هویت است.https://jqr.isca.ac.ir/article_21850_6b5d05ec63ee1c1ef7832db4e3665612.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنیپژوهش های قرآنی2251-981583220030121The Qur’an and the Other Doctrines and Cultures (part two)قرآن و دیگر آیین ها و فرهنگ ها (2)194121851FAمحمد هادیمعرفتحسنحکیم باشیمترجمJournal Article20161214This article is the translation of another part of Ayatollah Ma’rifat’s writing in response to the misconception of the orientalists that “the Old and the New Testaments” have been the reference source of the Qur’an and the Qur’anic knowledge and content are adopted from these two Scripture. Making a comparison between the Qur’an and the Old and the New Testaments in knowledge and doctrine, the author asserts that the Qur’an can never have been adopted from the Torah and the Gospel, as it undoubtedly has originated from a direct Divine Revelation. In this relation, following topics have been comparatively reviewed: description of God, the status of man, and the rank and station of the prophets from the viewpoints of the Qur’an, the Torah, and the Gospel. In respect to the latter topic, such issues as accusation of lying against Abraham, details of the Deluge and the expanse, limits, and the type of this deluge (flood) are examined on the basis of some early sources.https://jqr.isca.ac.ir/article_21851_e4f1301e8227e89ccae820cb39cd7f3a.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنیپژوهش های قرآنی2251-981583220030121The Common Principals and Origins of Religionsاصول و خاستگاه های مشترک ادیان427321852FAسید ابراهیمسجادیJournal Article20161215The great known Religions of the world offer common principles and foundations in three axes of ontology, humanism, and social life, the following of which would lead to the convergence of human beings. Belief in the One God possessing all good attributes and free from evils, the One who has created all beings, is present in all sacred Scriptures. With His Wisdom, He has appointed prophets to call people to peace and justice. From the viewpoint of all religions, there is an “end” called Resurrection awaiting all human beings on which they will be judged according to their good and evil deeds. Among all religions, only Judaism has not explicitly brought up the issue of Resurrection. From the humanistic viewpoint of religions, external behavior of human beings represents their spiritual characters, which are formed as consistent with their nature or instinctive desires. Human beings are bound to prepare the ground for the development of their personality and just and humanistic behavior by means of applying Divine Guidelines.
In relation to the requirements of social life, religions recognize three legal axes:
Natural rights, including right to live, right to defend, right of ownership, and right to freedom.
Intangible and value rights, which are related to man’s transcendentalism by which perfection of morality would be achieved.
Conventional rights, which include bilateral and multilateral commitments and contracts.
Observance of these rights based on religious doctrines would leave no room for insecurity and anxiety.بررسى نقاط مشترک اعتقادى، اخلاقى و توصیههاى اجتماعى ادیان به عنوان اصول مشترک ادیان است. نویسنده نخست اصول مشترک در تعالیم انبیا را در سه بخش: اصول اعتقادى، اصول انسان شناختى و مقررات اجتماعى دستهبندى کرده و سپس به ارائه همانندىهاى این اصول در ادیان مختلف پرداخته است. در حوزه اصول اعتقادى، از توحید، نبوت و معاد سخن گفته و توحید را از نگاه قرآن، در باور هندوان، در آیین زردشت، در کتاب مقدس مورد بررسى قرار داده و هدف از بعثت و معاد را از منظر ادیان گوناگون تبیین کرده است. در حوزه اصول مشترک ادیان در انسانشناسى از رابطه رفتار بد و خوب با تمایلات مادى و گرایشهاى فطرى و پالایش روح با یاد خدا بحث کرده و اصول زیست جمعى، حقوق طبیعى انسان - حق حیات، حق دفاع و حق آزادى -، رعایت حقوق معنوى و ارزشى و رعایت حقوق قراردادى را از خاستگاههاى مشترک ادیان در حوزه اصول اجتماعى برمىشمارد، و بر این نکته تأکید مىکند که تمامى ادیان علاوه بر زندگى مسالمتآمیز پیروان ادیان، خواهان خیرخواهى اجتماعى براى همه انسانها هستند.https://jqr.isca.ac.ir/article_21852_e19d37eb2a00b32c560df21349e1c1bd.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنیپژوهش های قرآنی2251-981583220030121The Qur’an and the Old and the New Testaments; Consistent and Inconsistent Pointsقرآن و عهدین؛ نقاط همسو و ناهمسو7410121853FAسید موسیصدرJournal Article20161215In this article, the three religions of Islam, Judaism, and Christianity are compared and evaluated on the four bases of history, Divine legislation, Divine knowledge, and morality. Utilizing the three Scriptures of the Qur’an, the Gospel, and the Torah, the writer has attempted to touch upon the consistent and inconsistent points of the above religions in view of the aforesaid four bases:
Concerning history, the Torah, the Gospel, and the Qur’an are highly consistent in the principle of “report”, but inconsistent in its quality in five different aspects: purposefulness, selection, epitomes and details, identity, and consistency.
Concerning Divine legislation, there are for common aspects: the importance of legislation, seriousness of sins and their negative consequences, the nature of religious ordinances, and the prefixes to legislation. Similarly, they are different in five aspects: generality of (different types of) legislation, the recipients of legislation, devotional acts, (different types of) expiation, and the mediator between God and man.
Concerning Divine knowledge, also the Qur’an, the Torah, and the Gospel are highly consistent and have many commonalities. However, the Torah and the Gospel have differences with the Qur’an in the issues of Resurrection and Monotheism, respectively.
Regarding morality, all three Scriptures are absolutely consistent both in foundations and in value and practical consequences. بررسى نقاط همسو و ناهمسو در میان متون اصلى سه دین بزرگ ابراهیمى یعنى یهود، مسیحیت و اسلام است. نویسنده در چهار محور تاریخ، تشریع، معارف و اخلاق نگاه و بیان قرآن و عهدین را به مقایسه و ارزیابى گرفته است. در محور نخست از دو زاویه بحث کرده است 1- ثبت رویدادهاى تاریخى که در این زمینه قرآن با تورات و انجیل همسویى نسبتاً زیاد دارد البته تفاوتهایى نیز هست امّا تورات و انجیل همسویى زیادى با یکدیگر ندارند. 2- چگونگى گزارش رویدادها. در این بخش در ابتدا نقاط تفاوت قرآن و تورات را مورد بحث قرار داده و ویژگىهاى گزارش قرآن و تورات را در چند عنوان معرفى کرده است 1- هدفمندى و عدم هدفمندى گزارشها 2- گزینشى بودن و تفصیلى بودن گزارشها 3- افزایش و کاستى گزارشها 4- ناهمگونى گزارشها 5- ناسازگارى گزارشها. سپس گزارش قرآن و انجیل در خصوص حضرت عیسى مورد ارزیابى قرار گرفته است و به نتیجه مشابه آنچه در تورات گذشت رسیده است. در محور دوم، نخست زمینههاى مشترک تشریع میان تورات و قرآن مطرح شده است که عبارتند از: اهمیت تشریع، خطیر بودن گناه، تشریعات و احکام، پسوندهاى تشریعات به عنوان فلسفه احکام. سپس به نقاط تفاوت اشاره کرده است و از امور زیر نام برده است. 1- کلیّت تشریعات قرآنى و جزئیت تشریعات تورات 2- عمومیت خطاب قرآنى نسبت به انسانها و اختصاصى بودن خطاب تورات به بنىاسرائیل 3- سادگى تشریعات قرآنى و تشریفاتى بودن تشریعات تورات 4- گستردهگى بحث کفارات در تورات و اندک بودن آن در قرآن 5- واسطه بودن میان خدا و انسان در تشریعات تورات و عدم آن در قرآن. در ادامه میان قرآن و انجیل مقایسه شده است و از دو نگاه حضرت عیسى)ع( و پولس به نتیجههاى متفاوت رسیده است. در محور سوم نخست توحید در قرآن و تورات به بحث گرفته شده و در اصل توحید بیشترین همسویى میان آن دو مطرح شده است، امّا در چگونگى توصیف خداوند رویکرد تورات، تشبیهى و قرآن، تنزیهى ارزیابى گردیده است. سپس محور نبوت مقایسه شده و نتیجه مشابه در توحید گرفته است. و در مرحله سوم بحث معاد مطرح گردیده و تورات فاقد بحث معاد معرفى گردیده است. در ادامه میان قرآن و انجیل مقایسه شده و نتیجه عکس آنچه در مورد تورات گذشت گرفته شده است. در پایان به محور چهارم پرداخته و به این نتیجه رسیده است که بیشترین اشتراک و همسویى میان متون ادیان توحیدى در بحث اخلاق است چه در سطح مبانى و چه در زمینه مصادیق.https://jqr.isca.ac.ir/article_21853_3d8918edd23b5303ba4f492cf65e235c.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنیپژوهش های قرآنی2251-981583220030121The Importance of Cultural Interaction and Dialogue from the Viewpoint of the Qur’anاهمیت تعامل و گفتوگوی فرهنگی در منظر قرآن10212321854FAمهسافاضلیJournal Article20161215What is going to be researched in this writing is as follows:
A survey of the verses related to the creation of peoples and nations and the human social relations indicates that Islam considers the issue of dialogue with utmost importance.
Also are touched upon here the unity of religions, human commonalities, tolerance, as bases of cultural interaction and dialogue from the viewpoint of the Qur’an. The Qur’an has brought up different kinds of dialogues from the viewpoint of addressees, method, and topic.
Regarding cultural dialogue and confrontation, the Qur’an has introduced as the basic principles and methods the fair argument, respectfulness, open-mindedness, emphasis on commonalities, observing fairness and equity, and attention to the positive characteristics of the addressees.مبانى، انواع، روشها و اصول گفتوگوى فرهنگى از منظر قرآن مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده پس از تأکید بر نگاه مثبت قرآن به گفتوگو میان انسانها و پیروان ادیان، نخست به مبانى گفتوگو میان پیروان ادیان پرداخته و از عناوین: وحدت ادیان، مشترکات انسانى، مدارا و آسانگیرى نام برده و معتقد است که قرآن با تأیید این مبانى راه گفتوگو را هموار ساخته است. سپس انواع گفتوگو در قرآن را توضیح داده آن را به سه نوع 1. گفتوگو به لحاظ مخاطب، 2. گفتوگو به لحاظ روش - تبلیغى، ارشادى، استفهامى و استدلالى - و 3. گفتوگو به لحاظ موضوع، دستهبندى مىنماید، در ادامه به اصول و روشهاى رویارویى فرهنگى پرداخته پنج اصل را از دیدگاه قرآن مطرح و بررسى مىکند: 1- جدال احسن 2- احترام و سعهصدر 3- تأکید بر مشترکات 4- صراحت در عرضه اندیشه 5- رعایت عدالت و انصاف و توجه به ویژگىهاى مثبت مخاطب.https://jqr.isca.ac.ir/article_21854_39f4243a92023842b91ebabdd90c1113.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنیپژوهش های قرآنی2251-981583220030121A Critique on “the Qur’an and Pluralism”نقدی بر «قرآن و پلورالیزم» (1)12415121855FAمحمدبهرامی0000-0002-1748-4051Journal Article20161215This article has cast a critical glance at the book “the Qur’an and Pluralism”. The book includes three sections from which one section is selected to be discussed in this article and the Qur’anic evidences of religious exclusiveness referred to in the above book are also criticized.
The most important evidences reviewed are as follows: the verse of covenance; guardianship and abrogativeness of the Qur’an; universality of the Qur’an; the Qur’anic descriptions; the good tidings of the Testaments on the Revelation of the Qur’an; calling the people of the Scripture to Islam; the requirement of Islam for the guidance of the people of the Scripture; acceptability of other doctrines; excommunication of the people of the Scripture; prohibition of heresy; wrathful addressing of deniers of the Qur’an; promise of dominance over other religions by Islam; and the issue of the Torah and the Gospel as being distorted. In each of the above topics, its evidence to religious exclusiveness is reviewed. بررسى و نقدِ کتاب «قرآن و پلورالیزم» اثر آقاى محمد حسن قدردان قراملکى است. نویسنده کتاب، با استناد به آیات قرآن، بر انحصارگرایى پاى مىفشارد و نادرستى تکثرگرایى را نتیجه مىگیرد. ناقد، پاسخهاى نویسنده کتاب را در قبال مستندات قرآنى تکثرگرایان ناکافى مىداند. از این رو، دلایل قرآنى وى را از جمله: آیه میثاق، آیه مهیمن، آیات جهان شمول، اوصاف قرآن، بشارت عهدین، فراخوانى به اسلام، اسلام شرط هدایت اهل کتاب، پذیرفته نبودن آیینهاى دیگر، تکفیر اهل کتاب، نهى از ارتداد، خطاب قهرآمیز با منکران اسلام، وعده پیروزى اسلام بر ادیان و تحریف تورات و انجیل را به تفصیل نقد مىکند و دلایل وى را رد مىکند. در ادامه، ناقد روشن مىسازد که، میان انحصارگرایى دینى و مدارا و تسامح، ناسازگارى است و نمىتوان از آیات قرآن، هم انحصارگرایى را نتیجه گرفت و هم در صدد اثبات تسامح و مدارا بود. ناقد، در این قسمت دلایل نویسنده را در زمینه قرآن و بردبارى مذهبى و اجتماعى آورده و با نقد آنها، تمام دلایل وى را رد کرده است. در پایان نیز، برخى از خردهگیرىها بر مستندات تکثرگرایان را مورد بحث و بررسى قرار داده است.https://jqr.isca.ac.ir/article_21855_eb5941c7e090c9c50953678901c576f8.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنیپژوهش های قرآنی2251-981583220030121Dialogue on the Basis of Faithگفت و گو بر پایه ایمان15215921856FAمحمودایوبجرجخضرسپهرامیر معزّیمترجمJournal Article20161215This section is an abstract of a dialogue between Dr. Mahmud Ayyub, the Shi’a professor of Michigan University, and George Khidr, the Arch-Bishop of the Orthodox Church of Lebanon, carried on in the Center for Studies in Islam and Christianity, Belmond University of Tripoli (Lebanon). In this interview, the necessity of dialogue among cultures is emphasized which is also pointed out in the Qur’an and the Gospel. Similarly, the viewpoint of the Qur’an about other Revealed Religions and their followers and believers are discussed.گفتوگوى دو نفر به نامهاى محمود ایّوب استاد شیعى مذهب دانشگاه میشیگان و جورج خضر اسقف اعظم کلیساى ارتدکس لبنان، درباره دیدگاه قرآن راجعبه روابط ادیان است. نخستین پرسش این است که نگاه کلى قرآن به ادیان آسمانى دیگر چیست؟ دکتر محمود ایوب معتقد است که ادیان دیگر از نگاه قرآن همه در یک عنوان مشترکند و آن اسلام است بنابراین پیروان آنها همه یک خانواده به شمار مىآیند. سپس اسقف اعظم راجع به این پرسش که مخاطبان قرآن در آیات مربوط به نصارا چه کسانى هستند، اظهارنظر مىکند و معتقد است که مراد، مسیحیان بدعتگذارند؛ نه مسیحیان راستین. پرسش دوم از نقطههاى اشتراک اسلام، یهودیت و مسیحیت است که دکتر محمود ایوب آن را در تبلیغ آنها به سوى خدا و ایمان مىداند. سپس راجع به وحى و عیسى، دیدگاه قرآن مطرح شده و اسقف اعظم موافقت خود را با اکثر نظریات دکتر ایوب اظهار مىکند. امى بودن پیامبر و در عین حال مأمور شدنش به قراءت و نیز »قَدَر« و »امّ الکتاب« از موضوعات دیگرى است که دکتر محمود ایوب درباره آن سخن گفته است.https://jqr.isca.ac.ir/article_21856_a9106638b61cb79245ff7ce846c0cdab.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنیپژوهش های قرآنی2251-981583220030121The Qur’an and the Theory of the Interaction of Deedsقرآن و نظریه تأثیر متقابل اعمال16217721857FAمحمد حسینبرومندJournal Article20161215This article is intended to outline a general and comprehensive law in the Qur’an called “Action and Reaction”; a law which can be relied on to predict human actions and deeds and to proceed with correction of motivations and improvement of all actions. To this end, all the Qur’anic deeds are first researched on and then the constant relation between them as well as their consequences are mentioned. This Qur’anic study begins with the individual and social consequences of the unseemly acts in the verses which explicitly proves this relation, and after reviewing of such consequences the article ends with pointing out the second category of the verses that indirectly deal with unseemly acts.بررسى صحّت و سقم نظریه تأثیر متقابل فردى و اجتماعى اعمال ناشایسته و شایسته از دیدگاه قرآن است. ذهن انسان در فراز و نشیبهاى زندگى با این سؤال مهم روبرو است که آیا اعمال خوب و بد انسان در زندگى آینده او نقش به سزا دارد یا خیر؟ نویسنده براى پاسخ به این سؤال به سراغ قرآن رفته و پس از آمارگیرى و تقسیمبندى آیات اعمال در قرآن به اعمال صالح - 78 مورد - و اعمال طالح - 122 مورد - ، به بررسى آیات پیامد اعمال در چهار دسته صالح، طالح، فردى و اجتماعى پرداخته است. در تأثیر متقابل فردى اعمال ناشایسته به »تکبّر = روگردانى از آیات و محرومیّت از تشخیص صحیح«، »حیله شرعى = بوزینه صفتى«، »خدعه زدن = نیرنگ خوردن و زیان شخصى«، »مکر = مواجهه با مکر برتر« و »شرک = افترا و رُعب« و در تأثیر متقابل اجتماعى کارهاى ناشایسته به »ایمان ناقص = دچار شدن به ذلّت و زبونى« و در تأثیر متقابل فردى کارهاى شایسته به »صدقه = دفعبلا« و در تأثیر متقابل اجتماعى کارهاى شایسته به »جهاد = محو فتنه« اشاره کرده است. در پایان نیز نتیجه حاصل از این تحقیق را به عنوان یک قانون قرآنى مطرح مىسازد که براساس آن، آشنایى انسان نسبت به روابط ثابت بین اعمال و پیامد آنها سبب بسط فعالیّتهاى بعدى او مىشود و او را آماده مىسازد تا با پیشبینى پیامد اعمال خود و دیگران و با گوشزد کردن نتایج خوب یا بد عمل، آنها را به سوى فعالیت درست راهنمایى کند و در تصحیح انگیزهها سهمى بزرگ را ایفا کند.https://jqr.isca.ac.ir/article_21857_d046a5fb7260177e33baa62da9c91e6f.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنیپژوهش های قرآنی2251-981583220030121Isma’ilism and the Qur’anic Sciences (2)
Exegesis and Allegorical Interpretation, Similitude and Analogueاسماعیلیه و علوم قرآنی (2) تفسیر و تأویل و مثل و ممثول17820121858FAمحمدبهرامی0000-0002-1748-4051Journal Article20161215In this writing, the viewpoints of the Isma’ilian scholars on three disciplines of the Qur’anic sciences are examined.
The first discipline: similitude and analogue. Being inspired by the Platonic philosophy, the Esoterics regard the world of Creation as similitudes and analogues. In their opinion, the Revealed Books and the Qur’anic verses are, as a fact among the facts of the world of being, similitude to which there exist analogues. The abrogated and inconsistent verses are similitudes rather than analogues.
The second discipline: the exterior and the interior. In the Isma’ilian system of thought, similitudes are exterior and analogues are interior. The exterior and the interior are, as similitude and analogue, running in all creatures. Since their formation until the period of Fatimids and some of them up to the present, the Isma’ilians have been devoted to the exterior. The evidence of the theory of “the exterior and the interior” consists of a collection of rational proofs, verses, and traditions. Resolving inconsistency of the verses is the most important application of the above theory.
The third discipline: <em>ta’wil,</em> or allegorical interpretation. In this part of the article, a definition of <em>ta’wil</em> by the Esoterics and its difference with the views of the interpreters is given and then the reasons for <em>ta’wil </em>and the approach of the Esoterics to <em>ta’wil </em>are dealt with. طرح دیدگاههاى قرآنى و دانشهاى قرآنى اسماعیلیه با استفاده از متون اصلى این فرقه و بررسى آراى ایشان در باب تأویل، مَثَل و ممثول است. نویسنده، پس از اشاره گذرا به عوامل دشمنى با اسماعیلیه، نتایج پژوهش در افکار و باورهاى قرآنى باطنیان را برشمرده و سپس به دلیل نامگذارى قرآن، نزول قرآن، اعجاز قرآن، تحریف قرآن و نسخ از نگاه اسماعیلیان پرداخته است. اسماعیلیه، با تحلیل عقلى، ماهیّت وحى را تبیین مىکنند و الفاظ و واژگان قرآن را ساخته پیامبر و معنى و محتواى آیات را از سوى خداوند مىدانند. فصاحت و بلاغتِ معانى آیات و خبرهاى غیبى را از وجوه اعجاز قرآن برمىشمارند و معتقدند که تحریف لفظى در قرآن صورت نگرفته است امّا آیات قرآن تحریف معنوى شده است. نسخ قرآن به قرآن نزد آنان پذیرفتد است امّا نسخ قرآن به سنّت را نمىپذیرند. ایشان معتقدند که آیات قرآن نیاز به تفسیر دارد و از امامان خویش در تفسیر سود بردهاند و تفاسیرى که ریشه در سخنان پیامبر و ائمه نداشته باشد را نادرست مىشناسند. نیز برخى از آنان به حدوث قرآن قائلند. باطنیان تصور خاصى از ظاهر و باطن و تأویل و مثل و ممثول دارند و این مباحث در یکدیگر کاملا تنیده است. مثل و ممثول پایه بحث تأویل و تا حدودى ظاهر و باطن است. مثل و ممثول تنها در آیات قرآن نیست بلکه کل جهان آفرینش از قبیل مثل و ممثول است. آیات قرآن مثل هستند و باید از آنها به ممثول رسید. امثال ناسازگارى مىنمایند نه ممثولات. بحث مثل و ممثول پىریزى بحث ظاهر و باطن را ممکن مىسازد و ناسازگارى آیات را از میان مىبرد. امثال در سازواره فکرى اسماعیلیه ظاهر و ممثولات، بطون نامیده مىشوند. تمام موجودات از جمله آیات قرآن، ظاهر و باطن دارند. در ادامه، نویسنده از تأویل، تعریف تأویل، آگاهان از تأویل، دلایل تأویل سخن گفته و معتقد است شکل خاص تأویل اسماعیلیه، بسیارى را به ایشان بدبین ساخته است. باطنیان تأویل را ویژه اهلبیت)ع( مىدانند هر چند برخى در باور ایشان از خواص نیز، تأویل را مىدانند. در نگاه ایشان تأویل، در آیات و روایات معصومین ریشه دارد. در پایان نیز به علل رویکرد اسماعیلیه به تأویل اشاره کرده است.https://jqr.isca.ac.ir/article_21858_17696bacfdbbee0155b449e67b7267b3.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنیپژوهش های قرآنی2251-981583220030121The Understructure of Tafsir of Al-Mizan (2)زیر ساختهای تفسیر المیزان (2)20221521859FAموسیحسینیJournal Article20161215The writer has attempted in this article to review one of the exegetical foundations of Allameh Tabataba’i in “Al-Mizan” from the linguistic point of view. Touching upon Allameh’s various viewpoints about numerous dimensions of “coinage” and language, the writer concludes that Allameh Tabataba’i has founded a specific theory that is called “purposeful coinage”. He finally indicates various applications of this theory in the verses related to Divine Actions, Divine Attributes, Heavenly realities, and some other verses.بررسى نقش شناخت بنیادهاى فکرى علامه در تفسیرالمیزان در کشف نقاط قوت و ضعف روش به کار رفته در آن است. از یکى از مبانى فکرى علامه با عنوان »تفکیک حقایق از اعتباریات« سخن گفته و سپس از نقش این مبنا در مباحث مختلف تفسیرى بحث کرده است. مباحث یاد شده عبارتند از: یک - توحید در ابعاد گوناگون مثل مالکیت الهى که منشأ و پیدایش حقایقى در رابطه با ربوبیت الهى، قرب الهى، تسلّط و تصرف الهى، حضور الهى، اطاعت الهى و وعده الهى مىگردد. رابطه خداوند با تشریع و همچنین مصالح و مفاسد در افعال الهى. دو - معادشناسى در بحث پاداش و کیفر. سه - انسانشناسى مثل کمالات انسان، فلسفه آفرینش ابلیس، عصمت.
نویسنده از دومین اندیشه بنیادین علامه در تفسیر با عنوان »دیدگاه زبان شناختى« بحث مىکند. در آغاز ویژگىهاى دیدگاه علامه را در رابطه با زبان مطرح مىکند که عبارتند از: 1- زبان زاییده زندگى اجتماعى است 2- فلسفه نیاز به زبان تکمیل انسان در کارهاست 3- الفاظ در آغاز براى اشیاء وضع شده است 4- وضع الفاظ براساس ظاهر و صورت اشیاء نیست بلکه به لحاظ هدف و غایت آنهاست. 5- استعمال الفاظ براى مصادیق غیر مادى حقیقى است نه مجازى. در ادامه از نمونهها و موارد تأثیر دیدگاه یاد شده در تفسیر سخن مىگوید و از زمینههاى زیر نام مىبرد: 1- افعال الهى مثل تکلّم 2- رحمت الهى 3- اراده الهى 4- ارتباط کلامى موجودات غیر انسانى 5- واقعیتهاى ملکوتى و 6- حقایق اخروى.https://jqr.isca.ac.ir/article_21859_fa219be52163e19e90dca72ff8c41aa5.pdfدفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه خراسان رضوی
پژوهشکده اسلام تمدنیپژوهش های قرآنی2251-981583220030121A Research on Paganism and the Pagan Cultureتحقیقی درباره «جاهلیت» و فرهنگ جاهلی21622721860FAمسعودربیعی آستانهJournal Article20161215This article deals with a research on paganism (<em>jahilliyah</em>) and the pagan culture from the Qur’anic viewpoint. At first, the compounds and the derivatives of the term “<em>jahl</em>” (ignorance) in the Qur’an are introduced and then the meaning and intention of them in functional cases are reviewed from the viewpoint of some interpreters as well as orientalists. In this line, the writer has evaluated some features and customs of the pagan culture. نویسنده، پس از اشاره به اشتقاقات و ترکیبات واژه جهل در قرآن کریم، انواع جهل را از نظر راغب اصفهانى مطرح کرده و دیدگاه کلى محققان درباره عصر جاهلى را گزارش نموده است. محققان معتقدند در قرآن کریم، جاهلیّت به عنوان یک اصطلاح دینى به معناى منفى آن است که خود شالودهاى است که واژه کفر بر روى آن بنا مىشود. امّا به نظر مىرسد که پارهاى از صفات برجسته نیز در میان اعراب جاهلى متداول بوده است که بازتاب آن در این کلمه نمود داشته است. سپس نویسنده کاربردهاى گوناگون واژه »جهل« را در قرآن با توجه به باورهاى دینى عهد جاهلى، فرهنگ، آداب و رسوم و اعتقادات آنان مورد بررسى قرار داده و نتیجه گرفته است هر چند جاهلیت در قرآن داراى نکات مذموم و زشتى است، امّا نمودارهاى مثبت و برجسته عهد جاهلى نیز درخور دفاع و شایسته احترام است. قرآن، نکات منفى جاهلیّت را رد و نکات مثبت آن را تأیید کرده است.https://jqr.isca.ac.ir/article_21860_ba4c3f3288f6771a1b36591afe6d6b2e.pdf