روایات اسباب نزول زمینه جعل و تحریفهاى فراوان بوده است. نویسنده با تعریف دو اصطلاح »جعل« و »تحریف« در اسباب نزول، به معیارهاى تشخیص ایندو پدیده پرداخته و به امورى چون عقل، قرآن، اجماع، ضعف و قوّت سند، قراین معنوى و دو معیار ویژه اسباب نزول یکى واقعیتهاى تاریخى و دیگر مطابقت و عدم مطابقت با جریانهاى حاکم اشاره کرده است. سپس با بیان سرآغاز پیدایش جریان جعل و تحریف، اهداف و انگیزههاى آن را توضیح داده است. در این راستا انگیزهها را به چهار دسته سیاسى، مذهبى، دنیاطلبى و عاطفى تقسیم نموده است و قسم نخست را در جعل و تحریف در اسباب نزول پر رنگتر مىداند. در ادامه، به نمونههایى از جعل و تحریف در شأن نزول آیات یا سورهها پرداخته و به نقد آن نیز اشاره کرده است. و در پایان به این نتیجه رسیده است که جعل و تحریفها بیشتر در زمینه اشخاص و جریانهاى مؤثر در صحنه سیاسى و اجتماعى صورت گرفته و گرایشهاى عقیدتى و سیاسى پدید آورندگان، نقش عمده داشته است و چون بیشتر انگیزهها و موارد سیاسى بوده است لذا روایاتى که ابعاد سیاسى دارد از نظر حجّیت مورد تردید است.