داستان سلیمان در سوره سبأ و نمل، یکی از بحثانگیزترین قصههای قرآن است. در این داستان مطالبی آمده که همگی شگفتانگیز و جای چون و چرای بسیار دارد. بهعنوان نمونه، داستان گفتوگوی سلیمان با هدهد و تشخیص کفر کافران توسط هدهد و فرمانروایی ملکه سبأ که مورد پذیرش قرآن نیز قرار گرفته است و ... . اما یکی از مباحث بحثانگیز این داستان، شیوه رفتار آن حضرت با ملکه سبأ در جهت تهدید و اجبار بر دین است که زمینه استناد به آن برای وجوب جهاد ابتدایی قرار گرفته است. سلیمان فردی حکیم و فرزانه بود، اما چرا با شیوه قهرآمیز، حاکمی قدرتمند را مجبور کرد که یا مسلمان شود و تسلیم گردد، یا در برابر لشکر شکوهمند او قرار میگیرد. قرآن این داستان را در سوره نمل بیان میکند و نه تنها از این روش نقدی نمیکند، که آن را تأیید هم میکند. درباره این داستان نظریات گوناگونی ارائه شده که رایجترین آنها، واقعی بودن داستان در برابر نظریه رمزی بودن آن است. در این مقاله پس از توضیح فشرده داستان، نکات بحثانگیز آن بررسی شده و نتیجهگیری شده که دلالتی بر استفاده از زور برای اجبار بر عقیده ندارد و شبهات مطرح شده پاسخ داده شده است.