هر حکم و دستورى که در قرآن آمده است، فلسفه ویژهاى دارد که از دیرباز اندیشه مفسّران و فقهاى اسلامى را به خود جلب کرده است. در مقاله حاضر، نخست واژهها و اصطلاحات »فلسفه«، »غرض«،»غایت«، »فلسفه حکم»، »علّت حکم« بازشناسى شده و با اشارهاى به پیشینه شناخت فلسفه احکام؛ آراء مخالفان تحقیق در فلسفه احکام مورد نقد و بررسى قرار گرفته است. توجه به فلسفه احکام در تفاسیر، پیشینه طرح فلسفه احکام در فقه، کاربرد فلسفه احکام در اصول فقه و فقه از جمله بحثهایى است که در این مقاله به تفصیل آمده است. نویسندگان با ذکر مصادیقى از آیات قرآن، برخى از فواید شناخت فلسفه احکام را، ایجاد انگیزه مضاعف در میدان عمل، کارآیى فلسفه احکام در مباحث کلامى و شناخت ابعاد اعجاز وحى برشمردهاند و روشهاى دستیابى به فلسفه احکام را از طریق تصریح آیات، تناسب آیات، اسباب نزول، روایات، عقل، علومتجربى و دریافتهاى عملى و مقایسه نسبت میان احکام دانستهاند. در پایان، مصادیق و نمونههاى فقهى و قرآنى فلسفه احکام آمده است. نویسندگان معتقدند برپایه مطالعه آیات قرآن، برخلاف تصور رایج در آیات قرآن، بیشتر از روایات، به فلسفه احکام توجه شده است. البتّه این در صورتى است که سخنان صحابه و روایات ضعیف را معتبر ندانیم.