شناخت قلمرو کارآیى دین در زندگى فارغ از انگیزههاى انسانى از نگاه علامه طباطبایى مورد بررسى و نقد قرار گرفته است.
نویسنده، با طرح پرسشهایى راجع به نقش و کارکرد دین در زندگى اجتماعى از ضرورت شناخت دو مقوله انسان و دین براى پاسخ به آن پرسشها سخن گفته است. سپس دیدگاه انسان شناختى علامه طباطبایى را در سه محور فطرت، عقل و سعادت مطرح نموده، به این نتیجه مىرسد که ویژگى فطرت آدمى عقل اوست و عقل به تنهایى قادر به درک و تأمین نیازهاى انسان است ولى موانع جنبى و بیرونى جلوى فعالیّت آن را مىگیرد و وحى هموارکننده مسیر فعالیت عقل است. در ادامه ماهیت دین از نگاه علامه تعریف شده و سپس از مبانى آن سخن گفته است و بر این نکته تأکید شده است که مبناى دین، فطرت انسان است و عقل جلوه کامل فطرت اوست چنان که توحید و یکتاپرستى قوىترین رویکرد او مىباشد. نویسنده با بررسى هدف دین از نگاه علامه به این نکته اشاره مىکند که هدف ابتدایى دین رفع اختلاف و ایجاد انسجام اجتماعى از طریق ایجاد عدالت و هدف نهایى دین کمال انسان و اصلىترین کارکرد آن هموار ساختن مسیر تکامل وى است. و از آنجا که تأمین کمال در سایه قوانین مطابق با فطرت مسیر است و چنین قوانینى جز از طریق وحى قابل دسترسى نیست، پس دین تنها منبع قانون تکاملى انسان است.
در ادامه، قلمرو دین از نگاه علامه مورد بررسى قرار گرفته است و در پایان به رابطه عقل و دین از نگاه وى پرداخته و به این مطلب اشاره کرده است که شناخت مسیر تکامل و تشخیص عناصر هدایت در میان واقعیتها تنها قلمروى است که دین در آن نقش اصلى ایفا مىکند و عقل گرچه توان بالقوه دارد امّا عوامل مختلف مانع از به فعلیت رسیدن آن مىشود. و با توجه به همین حقیقت است که دین نگاه به جامعه دارد و نمىتواند نسبت به آن بىتفاوت باشد.