برخى از پیشفهمهاى علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نویسنده در آغاز با طرح این پرسش که آیا فهم قرآن براى همه میسّر است و ظواهر براى همه حجت است یا خیر؟ نظریه علامه را در رابطه با آن مطرح مىکند و معتقد است که علامه به عنوان یک پیشفرض قرآن را براى همه قابل فهم مىداند. سپس به پیشفرضهاى دیگرى اشاره مىکند از قبیل: تمثیلى بودن بیان قرآن، تفاوت کلام الهى با کلام انسان، دلالت استقلالى قرآن بر مقصود الهى. در ادامه نقد علامه را راجع به تطبیقى بودن بیشتر تفاسیر مطرح مىکند و از اشکالى که بر علامه شده است پاسخ مىدهد، در پایان به فهرستى از پیشفرضهاى علامه در تفسیر اشاره مىکند:
1 - قرآن، همه برنامه سعادت انسان را در بردارد،
2 - وحى ضرورى است و عقل براى تدوین قانون کافى نیست،
3 - قرآن در دلالت خود مستقل و بىنیاز از غیر است،
4 - قرآن مصون از تحریف است،
5 - قرآنجاودانه است،
6 - قرآن براى همه است و
7 - الفاظ قرآن مثل معانى آن از سوى خدا نازل شده است.