دیدگاههاى عمومى خوارج و فرقههاى معروف آن درباره قرآن مورد بررسى و نقد قرار گرفته است.
خوارج در نگاه اهل بیت عدهاى حق طلب بودند که در مسیر ناحق گام برداشتند ایشان نه دین را مىفهمیدند و نه تأویل آیات را مىدانستند. عدهاى خوارج را ظاهرگرا معرفى مىکنند در صورتى که وجود برخى شواهد و مدارک نشان از نادرستى این نظرگاه دارد. خوارج با بهرهگیرى از روشهاى گوناگونى به اثبات باورها و اندیشههاى خویش همت مىگماشتند. تفسیر استدلالى و منطقى یکى از این روشها است. ایشان آیهاى را صغرا و آیه دیگرى را کبرا قرار مىدادند و نتیجه مىگرفتند. اثبات کفر فاسق با این روش تفسیرى انجام مىشد. برهان سبر و تقسیم نیز گاه در تفسیر استدلالى و منطقى ایشان وجود دارد. تفسیر به رأى آیات از سوى خوارج نشانه دیگرى بر نادرستىِ نسبت ظاهرگرایى به خوارج است. براى نمونه باور تعیین امام نه بر خدا واجب است نه بر مردم و استناد آنان به قرآن مصداق تفسیر به رأى است. چنان که نظریه خوارج درباره شرایط امام، حکمیت، کشتن مخالفان و حتى کودکان از مصادیق بارز تفسیر به رأى است. کافر دانستن مرتکب کبیره، حدوث قرآن، دیدن خدا از مهمترین باورهاى خوارج شناخته مىشود. برخى از دیدگاههاى فقهى - قرآنى خوارج عبارتند از: 1 - بریدن دست سارق از شانه، 2 - تقیه نتیجه ترس از غیر خداست و براساس آیات قرآنجایز نیست، 3 - تصرف در امانت مخالفان در نگاه قرآنجایز است، 4 - وجوب امر به معروف و نهى از منکر بدون قید و شرط است حتى اگر مرگ در پى داشته باشد، 5 - جهاد بر همه مردم واجب است. معمر بن المثنى اللغوى، جبیر بن غالب، ابوبکر بروعى از قرآنپژوهان و تفسیرگران وابسته به خوارج هستند. پنهانکارى خوارج، دشمنى دیگر فرقهها با ایشان، جابجایى گسترده خوارج و سوزاندن کتابخانه اسکندریه و سایر کتابخانهها از عوامل مهم از میان رفتن آثار تفسیرى و قرآنى خوارج است.