بررسى و نقد مصاحبههاى فصلنامه پژوهشهاى قرآنى با سه نفر از استادان حوزه علمیه درباره المیزان است. نویسنده، ایرادهاى مطرح شده توسط استادان بر المیزان را بىمورد دانسته و علت آن را کم توجهى به طرح کلى علامه و عمق آراى وى و اختلاف مبانى مطرح مىکند. نظر استاد معرفت را مبنى بر اینکه علامه تحت تأثیر المنار، تا سوره یوسف، به شرح و بسط بیشتر مطالب پرداخته، رد مىکند و علّت آن را احتمال عدم اتمام تفسیر از جانب علامه به دلایل مختلف دانسته که منجر به طرح مباحث مهمّ و شرح و بسط بیشتر مطالب در مجلدات آغازین المیزان شده است. سپس به نقد آراء استاد معرفت در زمینه ظهر و بطن، مجرد و مخلوق بودن روح و استفاده و نقل آراى قدماى مفسّران در تفسیر پرداخته است. در ادامه، نظر استاد دکتر صادقى را مبنى بر اینکه علامه در زمینه "خلود در آتش" از نظرات فلاسفه تبعیّت کرده و گفتهاند "خلود، نهایت ندارد"، در صورتى که عدل الهى مقتضى آن است که خلود در آتش محدود باشد، رد مىکند و با دلایل عقلى و نقلى، "خلود در آتش" را به اثبات مىرساند و دیگر آراء استاد صادقى را در مورد نظرات تفسیرى علامه طباطبایى از جمله متعلّق زکات، عدم جدایى قرآن و برهان و عرفان به نقد کشیدهاند. در پایان، آراء استاد سیدان در مورد دیدگاههاى تفسیرى علامه طباطبایى از جمله روش تفسیر قرآن به قرآن، تبیان و نور بودن قرآن، عرضه روایات بر قرآن، فهم علامه از حدیث ثقلین، "واللَّه اعلم" آوردن علامه در پایان نظرات تفسیرىاش، عدم استفاده از تمام روایات و تأثیراتش با مسائلى عقلى بر تفسیر به تفصیل مورد بررسى و نقد قرار گرفته است.