دیدگاههاى گوناگون و دیدگاهقرآن دربارهالزامهاى اخلاقىتحلیلوداورى شده است.
نویسنده، پس از طرح چند سؤال در مورد الزام اخلاقى، تأکید بر وجود الزام در اخلاق، اشاره به نماد الزام در قرآن و تعریفهاى مختلف این عنوان، تفاوت الزام اخلاقى و سایر الزامها را از منظر قرآن در تفاوت هدف - هدف الزام اخلاقى کمال انسان است ولى هدف در الزامهاى دیگر از نسخ مطلوبهاى مادى است - و نقش اراده و اختیار - نبود گزینش و اختیار در حوزه الزامهاى اخلاقى سبب انتفاى مجازات است ولى در حوزه الزامهاى غیر اخلاقى همراه با مجازات - دانسته است. الزام اخلاقى که برخاسته از تشریع و اعتبار است نه تنها با اراده و انتخاب شانتنافى ندارد که براساس میزان آگاهى انسان از پیشنیازها، اهداف و... باعث توسعه بیشتر دایره اختیار و اراده مىشود. شهودگرایان جز توجه به وظیفه بودن عمل، معیار و دلیلى براى الزام اخلاقى سراغ ندارند، طرفداران حسن و قبح ذاتى، الزام را صورت مجازى حسن عقل مىدانند، قرآن بر این است که هویت انسان، از اعمال او نقش مىگیرد، تعالى شخصیت بازتاب اعمال شمرده مىشود. آثار و نتایج افعال که تکامل شخصیتى را به ارمغان مىآورد، معیار الزام موجود در عمل است. برخى عملى شدن الزامهاى اخلاقى را ناشى از فشار اجتماعى و اراده فرد ممتاز جامعه مىدانند ولى قرآن عقل، وجدان و وحى را در تعامل با هم مؤثر مىشناسد. براى واداشتن جامعه به رعایت اخلاق، فلاسفه راهحلهایى دارند از قبیل تحریک عواطف، آموزش، پرورش حسن زیبایى. در این میان قرآن با قبول برخى از دادههاى بشرى با طرح آخرت باورى، نظارت الهى و تحریک عواطف بر تکلیف مدارى تأکید دارد.