روش فهم متون مقدس از دیدگاه هرمنوتیک و طرفداران آن و قرآن مورد بررسى و نقد قرار گرفته است.
هرمنوتیک چه به صورت فعل و چه به شکل اسم، بر یکى از سه معناى زیر خواهد بود: 1. تفسیر 2. ترجمه 3. شرح. عدهاى نیز هرمنوتیک را به تأویل معنا مىکنند. در این نوشتار روش فهم متون مقدس به بحث گذاشته شده و سایر معانى هرمنوتیک که در فرایند رشد هرمنوتیک پدید آمده است مورد توجه نیست. تفسیر متن به متن، تفسیر عقلى و تفسیر ظاهرى آیات از روشهاى هرمنوتیک سنتى است. در تفسیر متن به متن که از بهترین شیوههاى تفسیرى است از عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبیّن و محکم و متشابه استفاده مىشود، این شیوه تفسیرى در میان تفسیرگران کتاب مقدس نیز وجود داشته و اگوستین نخستین بار تفسیر متن به متن را براى فهم درست کتاب مقدس پیشنهاد داد. تفسیر آیات به کمک سیاق نیز در تفسیر آیات قرآن و کتاب مقدس مورد توجه بوده و هست. تفسیر عقلى در فهم قرآن و کتاب مقدس نیز بسیار کاربرد دارد. در جهان اسلام از اواخر قرن اول از سوى قتادة و در جهان مسیحّیت از زمان مدرسه اسکندریه این روش مورد استفاده تفسیرگران قرار داشته است.
برخى از تفسیرگران جدید کتاب مقدس، آیات را تفسیر مجازى مىکنند؛ تفسیر ظاهرى آیات در جهان اسلام و جهان مسحیت و یهود دیده مىشود. در جهان اسلام برخى فرقهها چون اشاعره، ظاهریه و ماتریدیه ظاهرگرا هستند و در جهان مسیحّیت، مدرسه انطاکیه تنها روش درست تفسیرى را تفسیر ظاهرى مىخواند. در هرمنوتیک جدید، عقل ارزش و منزلت بسیار یافته است. اسپینوزا تفسیرگران را از جهت پیش فرضهاى تفسیرى به دو گروه تقسیم مىکرد و هر گروه را ناگزیر از پذیرش یک روش تفسیرى مىدید. تفسیر بایسته کتاب مقدس در نگاه اسپینوزا شش شرط دارد که برخى از این شروط در تفسیر قرآن نیز مورد استفاده تفسیر گران قرار مىگیرد و تعدادى نادرست و ناتمام مىنماید. شلایر ماخر بنیان گذار هرمنوتیک جدید است او براى زدودن اختلاف تفسیرگران برنامه جدیدى عرضه داشت که هرمنوتیک دستورى و فنى در آن گنجانده شده بود هر چند در فهم متون نمىتوان از هر دو بهره برد. هرمنوتیک دستورى در تفسیر قرآن به کار مىرود، اما هر منوتیک فنى کاربرد ندارد. میان نظریه شلایر هرمنوتیکى ماخر و روشها و شرایط تفسیر همانندهایى وجود دارد. هرمنوتیک گادامر بر تأثیر پیش فرضها بسیار تأکید دارد، فهم را قطعى نمىداند، نیّت مولف را هدف تفسیر نمىبیند، انتظار از متن و پرسشهایى که مفسّر از متن دارد از دیگر اصول هرمنوتیک گادامر است.
هرمنوتیک گادامر گرفتار نوعى نسبى گرایى است، در هرمنوتیک او هیچ تفسیر و تأویلى درست نیست، نیّت مولف و پدید آورنده متن بىارزش است. پیش فرضها ضابطهمند نیست میان هرمنوتیک گادامر و دانش تفسیر نیز همانندىها و تفاوتهایى وجود دارد.