گونه هاى تأکید در قرآن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

چکیده

 انواع تأکید در قرآن به همراه نمونه قرآنى، آن به تفصیل آمده است. »تأکید« و کاربرد آن در قرآن، از جمله مباحث علوم قرآنى است که مفسّران و بلاغت شناسان بدان پرداخته‌اند. در این زمینه دو دیدگاه عمده مطرح شده است، گروهى بر این باورند که تأکید در قرآن و روایات وجود ندارد، زیرا بازگشت تأکید به تکرار است و تکرار، لغو است. برخى دیگر معتقدند از آنجا که قرآن به زبان قوم خود نازل شده و خارج از سبک و روش عرب نیست، و تأکید در کلام عرب معمول و رایج است، بنابراین تأکید در قرآن نیز کاربرد دارد، و یکى از شاخصهاى مهم بلاغت قرآن به شمار مى‌رود، زیرا در آن فواید بسیارى نهفته است. نویسنده این مقاله بر اساس دیدگاه دوم، پس از ذکر تفاوت مراتب تأکید و گونه‌هاى آن، روشهاى تأکید به کار رفته در قرآن را همراه با مثالهاى گوناگون آورده است. تأکید معنوى که با واژگانى چون: کلّ، اجمع، کلا، کلتا، نفس و عین صورت مى‌گیرد و فایده آن دفع توهّم مَجاز بودن، افاده عموم و شمول نسبت به همه افراد یک مفهوم و نیز نبود حذف و سهو و نسیان است. قسم دوم، تأکید لفظى است که همان تکرار لفظ اول است. تأکید با قسم، بدل، عطف، وصف، حروف جرّ و حروف تأکید، از گونه‌هاى دیگر تأکید است. نیز شیوه‌هاى بلاغى گوناگونى همانند عدول از فعل امر به استفهام، التفات، استفاده از اسم ظاهر به جاى ضمیر، عدول از جمله فعلیه به اسمیه، تقدیم ماحقّه التأخیر و... از روشهاى دیگر تأکید است که در قرآن، فراوان به کار رفته است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Methods of Assertion in the Qur’an

نویسنده [English]

  • Muhammad Husayn Rabbani
چکیده [English]

“Assertion” and its applications in the Qur’an are among the Qur’anic discourses that the exegetes and rhetoricians have dealt with. Two main viewpoints are introduced in this respect. One group believes that assertion does not exist in the Qur’an and traditions, for assertion is based on repetition and repetition is vain. Others assume that since the Qur’an was revealed in its own folk’s language and is not out of Arabs’ style and method, and that assertion is common in Arabs’ tongue, so also it is applied in the Qur’an and is regarded as one of the significant indices of the Qur’anic rhetoric, for it provides many benefits.
The writer of the present article regards the second viewpoint as acceptable. He goes on to introduce the methods of assertion used in the Qur’an along with various examples. In its early division, assertion consists of many types: spiritual assertion which takes place with terms such as kull (all), ajma‘ (all of), kilā(both), kiltā(both), nafs (self), and ‘ayn (self) used in fending off the misconception of unreality, general signification and inclusiveness of all individuals of a concept, as well as lack of elimination, error, and oblivion, etc.
The second type is the literal assertion, i.e., repetition of the earlier term.
Assertion by swearing, substitution, conjunction, description, particles of the genitives and particles of assertion are among other types of assertion. Also, other various rhetoric approaches like receding from a verb in the imperative mood to interrogation; apostrophe; using proper name in place of a pronoun; receding from a verbal to a nominal sentence; giving precedence to what is to be delayed, etc., are among other methods frequently used in the Qur’an.