نگاهى گذرا به جایگاه ارزشمند زن در قرآن و پاسخ به برخى از شبهات قرآنى در موضوع حقوق و وظایف زن است.
نویسنده، نخست به منزلت زن در قرآن اشاره کرده و قوّامیّت مردان بر زنان را در قرآن بخاطر سرپرستى مرد بر خانواده مىداند که این سرپرستى به ویژگىهاى وجودى مرد و وظایفى که عرف زندگى زناشویى بر عهده او مىگذارد بازمىگردد. سپس به موضوع چرایى اینکه سهم مرد، دو برابر زن است، پرداخته و دلیل آن را وظایف سنگینتر و مسئولیت فراگیرتر مرد در فضایى که اسلام براى زندگى اجتماعى در سطح خُرد - خانواده - یا کلان ترسیم مىکند دانسته که در شرایط طبیعى سهم مرد از میراث را بیشتر مىسازد. در مورد علّتِ معادل بودن گواهى یک مرد با گواهى دو زن، فراموشى در زنان را به ویژه در جزئیّات دانسته و در مورد قضاوت زن معتقد است از آنجا که قضاوت از شئون ولایت کبراى امام المسلمین است و هر مسئولیتى که از جمله این شؤون باشد در قانون اسلام قابل واگذارى به زن نیست و او نمىتواند بار گران آن را بر دوش کشد. در ادامه به تنبیه بدنى زن پرداخته در توضیح آن آورده است منظور از »واضربوهنّ« زدن سخت دردآور نیست بلکه با توجه به آنچه در روایات آمده در واقع دست کشیدنى است با ظرافت ویژه؛ هر چند بهتر آن است که مردان از هرگونه زدن زنان خوددارى ورزند. نویسنده در مورد طلاق زنان توسط مردان با استناد به آیات متعدد و روایات اهل بیت)ع( ثابت کرده است که این مسأله عمومیّت ندارد و نه تنها با قاعده »لاضرر« آنجا که همسرى یا ادامه آن براى زن سخت و زیانآور باشد از میان برداشته مىشود بلکه در برخى موارد نیز اختیار طلاق با زن است. نیز حجاب زنان را مصونیّت از ابتذال و پاسداشت کرامت زن از درافتادن در مسیر انحطاط برشمرده است. سپس تعدد زوجات را حل مشکل یتیمان خردسال و دارایىهاى آنها، زنان جوان و بیوه بازمانده از جنگها و حل بحران بزرگترین مشکل اجتماعى اسلام دانسته است و بر مسأله عدالت بین همسران تأکید کرده است.