تبیین ابعاد گوناگون جایگاه اجتماعى زنان در حیطه باورهاى دینى و نیز در ارتباط با آیه قوّامیّت است. قرآن در رابطه با مشارکت اجتماعى زنان نه با نگاه سنتى موافق است و نه با نگاه فمینیستى بلکه حضور زن را در تمام عرصههاى اجتماعى مشروع مىداند. از سوى دیگر، دغدغههاى ناشى از گرایشهاى طبیعى زنان و مصالح خانواده سبب محدودیت حضور او در عرصه فعالیّتهاى اجتماعى مىشود. بسیارى از آیه »الرجال قوامون على النساء« سرپرستى مردان را در حیات اجتماعى استفاده کردهاند؛ این تلقى چندان پذیرفتنى نمىنماید، با این حال بایسته است نظر قرآن را در مورد مشروعیت سرپرستى زنان جویا شویم و آن را با سایر دیدگاهها مقایسه کنیم. نگاه سنتى، محکومیت زن را تردید ناپذیر مىداند. فمینیستها فرودستى زنان را تحمیلى مىدانند. نیز بعضى با تأکید بر حقوق انسانى زنان، به دلایلى، حضور آنها را در تمام عرصهها عملى نمىدانند. زنان از نظر قرآن به مقام عصمت هم سخنى با فرشتگان و برخوردارى از خرد ناب نایل مىگردند و پا به پاى مردان صعود مىنمایند این مىطلبد که آنها در تمام عرصهها حضور مؤثر داشته باشند. بنابراین دیدگاههاى فقهى که به صورت مطلق ازدواج، طلاق و تردد زن را در خارج خانه تابع اراده مردان مىداند با نگاه قرآن دمساز نمىباشد که به زن اجازه مىدهد که مهارتها و توانایىهایش را در حیات اجتماعى مورد استفاده قرار دهد و پا به پاى مرد در عرصه فقر زدایى، تربیت، مقاومت، جهاد و مدیریت حضور پیدا کند. البته حالات روحى زن، مصالح خانواده و اهمیت کارهاى اجتماعى، مشارکت اجتماعى زنان را نگران کننده مىنمایاند، رعایت این دغدغهها باعث محدودیت فعالیّتهاى اجتماعى زنان خواهد شد.