استاد در این گفتمان به مزایاى شخصیتى علامه و روش تفسیرى ایشان و کاستىهاى روش تفسیر قرآن به قرآن اشاره دارد.
از نظر استاد ویژگىها و مزایاى المیزان از شخصیت نویسنده و سبک به کار رفته در آن ریشه مىگیرد. تبحر علامه در علوم عقلى و نقلى و توجه جدى ایشان به واژهشناسى، زمینههاى تاریخى، مباحث اجتماعى، اخلاقى، اعتقادى، و...، تفکیک مباحث تفسیرى از مباحث موضوعى، طرح مباحث عقلى و بررسى مسایل روایى، تفسیر المیزان را در جایگاه والا قرار داده است، با این همه، کاستىهایى در این اثر به چشم مىخورد. علامه روش تفسیر قرآن به قرآن را تنها راه دستیابى به معانى آیات مىداند البته در غیر آیات احکام و برخى آیات معاد و قصص، بدان دلیل که قرآن نور، هدایت و معیار سنجش روایات است. هر چند قرآن در مجموع نور، تدبّرپذیر و معیار سنجش است، اما این منافاتى با نیاز نسبى قرآن به سنت ندارد، عقل و قرآن نیز این نیازمندى را مىپذیرد. باور علامه به خودکفایى قرآن سبب شده است که در پارهاى موارد به دلیل بىتوجهى به سنّت، تفسیر بایستهاى از آیات صورت نپذیرد و در برخى موارد، انس علامه به مسائل عقلى وى را وادار به عدول از این روش کرده است.