مایه بنیادین ادراک - روان انسان - از زاویهاى خاص و با شیوهاى فلسفى قرآنى مورد بحث قرار گرفته است.
قرآن ابزار درونى ادراک را تنها قلب مىداند.
نویسنده با تقسیم علم به سه قسم حسّى، عقلى و قلبى و طرح این پرسش که آیا علوم عقلى و قلبى با دو ابزار متفاوت به دست مىآید یا با یک ابزار، در آغاز به تعریف عقل از نگاه فیلسوفان و قلب از نگاه عارفان مىپردازد و به این نتیجه مىرسدکه عقل و نفس از نگاه فیلسوف یکى است چنان که قلب و نفس از نگاه عارف واحد است. سپس ابزارهاى ادراک را از نگاه قرآن مورد بحث قرار مىدهد و بر این نکته تأکید مىکند که ابزار بیرونى ادراک حواس و ابزار درونى تنها قلب است و ابزارى به عنوان عقل از نگاه قرآن وجود ندارد. در ادامه به رابطه قلب و نفس پرداخته و با استناد به آیات به عدم یگانگى آن دو و محوریت قلب براى نفس مىرسد در پایان با استنتاج از مباحث گذشته به تفاوت ادراک عقلى و شهودى پرداخته و نتیجه مىگیرد که تفاوت آن دو در شیوه ادراک است نه آنکه دو نوع ادراک با دو ابزار متفاوت باشد.