ساختار انسانشناسى با تأکید بر تعالى شناختى از نگاه آیات قرآن مورد بررسى قرار گرفته است.
نویسنده با طرح شش نوع ساختار معرفتشناسى، زیستشناسى، جامعهشناسى، روانشناسى، روان کاوى و تعالى شناختى، معتقد است انبوه نظریاتى که بشر در طول تاریخ درباره ساختار آدمى داده مربوط به یکى از انواع پنج گانه نخست بوده و به ندرت درباره تعالى شناختى اظهار نظر شده است.
سپس به اهمیت تعالى شناختى پرداخته و تنهامعرفت دینى را شایسته پرده بردارى از چگونگى ساختار و سائقهاى آدمى مىداند.
در ادامه، مهمترین مطالبى که در انسانشناسى اسلامى در باب نهاد آدمى آمده، گزارش مىکند و دو بخش استعدادها و بخشهاى آسیبپذیر ساختمان وجودى انسان را بر مىشمارد و از نگاه قرآن به تحلیل مىنشیند. در بخش استعدادهاى منفى و مثبت انسان را مورد بررسى قرار مىدهد آز و اختلال پذیرى دستگاه ادراکى را از جمله استعدادهاى منفى و بخشهاى مثبت نیز با طرح 10 بحث: سائق صیانت ذات، هوش، آگاهى از هستى خود، احساس شخصیت، خرد، آگاهى از خدا و از نیک و بد، حافظه، اراده، آگاهى از ضعفها و امکانات ساختارى و محیط و حقگرایى یا حنیفیّت به تفصیل از دیدگاه آیات قرآن بحث مىکند. در ادامه به نشانهها و جلوههاى حق گرایى از جمله علاقه به کمال، عشق و احترام به شخصیتهاى صالح، علاقه به ارزشیابى، علاقه به حیات برتر، علاقه به دانایى، علاقه به زیبایى، مهرورزى نسبت به دیگران،علاقه و عزت، عشق به جاودانگى و امید به آیندهاى بهتر اشاره مىکند و خداوند را اولین و بزرگترین متعلّق حق گرایى مىداند.
در پایان نیز ساز و کار تعالى و پیوستگى نهاد آدمى با نظام هستى را مورد بررسى قرار مىدهد.