قاعده تفسیری «عمومیت خطاب‌های مفردِ قرآن»

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار دانشگاه اصفهان

2 دانشجوی دکتری دانشگاه اصفهان

چکیده

قاعدۀ تفسیری به قواعد کلی مفسران در تبیین آیات اطلاق می‌گردد که حمل خطاب‌های مفرد قرآن بر عموم مردم به‌جای شخص رسول اکرم (ص) یکی از این قواعد به‌شمار می‌آید. این قاعده که یکی از پرکاربردترین قواعد تفسیری همۀ مفسران در طول تاریخ است، بیشتر ذیل آیاتی که به نظر مفسر با شؤون پیامبر در تعارض بوده، به‌کار رفته است؛ به‌گونه‌ای که هرچند این قاعده منحصر در آیات عتاب نیست، اما استفادۀ حداکثری از آن ذیل آیات عتاب، این قاعده را تبدیل به گریزگاهی برای حل مسائل کلامی مفسران کرده؛ به‌طوری که در طول زمان هرچه از متقدمان فاصله گرفته و به دوران معاصر نزدیک شده‌ایم، تکیه بر این قاعده در تفسیر آیات عتاب بیشتر گردیده است. با این وجود مفسران با وجود استناد فراوان به این قاعده تفسیری، نه تنها مبانی خود در ضوابط به‌کارگیری آن را روشن نکرده‌اند، بلکه به شکلی نامنظم، متعارض و گاه برخلاف سیاق قطعی آیات، از آن استفاده نموده‌اند. افزون بر آنکه مخاطب بودن پیامبر در بسیاری از خطاب‌های مفرد و ارتکازات ذهنی مسلمانان بر این مسأله، نشانگر آن است که اصل در خطاب‌های قرآن، مخاطب بودن پیامبر و نه عمومیت خطاب بوده و استنباط خلاف آن نیازمند قراین جدّی است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Exegetical Principle of “Generality of the Singular Commands of the Qur’an”

نویسندگان [English]

  • Amir Ahmadnezhad 1
  • Zahra Kalbasi 2
1 Assistant Professor, Isfahan University
2 Ph.D. Student, Isfahan University
چکیده [English]

The exegetical principle is applied to the interpreters’ general principles in elucidation of the verses, as predicating the singular commands of the Qur’an to the general public instead of the Holy Prophet (S.A.W.) himself is regarded as one of these principles. As one of the most frequently used exegetical principles of all the interpreters throughout history, this principle has been more used under the verses that in view of the interpreters are in contrast to the dignity of the Prophet in such a way that although this principle is not exclusive to the admonition verses, its maximal use under the admonition verses has turned this principle to a hideaway for solving the interpreters’ theological problems to the extent that the farther we distanced from the ancients over time and approached the present era, there has been more reliance on this principle in the interpretation of admonition verses. Nevertheless, despite frequent reliance on this exegetical principle, the interpreters have not only failed to clarify their criteria for using it; they have also used it in a disorderly, or rather contrasting and sometimes contrary to the absolute context of the verses. Furthermore, the Prophet’s being addressed in many of the singular commands and the Muslims’ conjectures about this issue show that the principle in the Qur’an’s commands has been the Prophet’s being addressed rather than the general public and any inference other than that would require serious evidences.

منابع و مآخذ
1. قرآن کریم.
2. ابن عاشور، محمدبن طاهر؛ التحریر و التنویر، بیروت، مؤسسة التاریخ، بی‌تا.
3. اندلسی، ابوحیان محمدبن یوسف؛ البحر المحیط فی التفسیر، بیروت، دار الفکر، 1420ق.
4. بابایی، علی‌اکبر؛ دائرۀ المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، 1382ش.
5. بلخی، مقاتل‌بن سلیمان؛ تفسیر مقاتل‌بن سلیمان، بیروت، دار احیاء التراث، 1423ق.
6. بیضاوی، عبدالله‌بن عمر؛ أنوار التنزیل و أسرار التأویل، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1418ق.
7. ثعالبى، عبدالرحمن‌بن محمد؛ جواهر الحسان فى تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1418ق.
8. دروزة، محمد عزت؛ التفسیر الحدیث، قاهره، دار إحیاء الکتب العربیة، 1383ق.
9. رازی، ابوالفتوح حسین‌بن على؛ روض الجنان و روح الجنان فى تفسیر القرآن‏،‏ مشهد‏، آستان قدس رضوى‏، 1408ق.
10. رازی، فخرالدین محمد‌بن عمر؛ عصمة الانبیاء، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1409ق.
11. ـــــــــــــــــــــــــ ؛ مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق.
12. رشید رضا، محمد؛ تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، 1990م.
13. زحیلى، وهبة‌بن مصطفى؛ التفسیر المنیر فى العقیدة و الشریعة و المنهج، بیروت، دار الفکر المعاصر، 1418ق.
14. زمخشری، محمود؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتاب العربی، 1407ق.
15. السبت، خالد‌بن عثمان؛ قواعد التفسیر جمعاً و دراسةً، قاهره، دارابن عفوان، ۱۴۲۱ق.
16. سعیدی مهر، محمد؛ اختیاری، لیلا؛ «عصمت انبیا از دیدگاه فخر رازی»، جستارهای فلسفی، سال ششم، شماره 17، بهار و تابستان 1389، 143-125.
17. صادقی تهرانی، محمد؛ الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، 1365ش.
18. طباطبایی، سید محمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن،‌ قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1417ق.
19. طبرسی، فضل‌بن حسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، 1372ش.
20. طبری، محمدبن جریر؛ جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه، 1412ق.
21. طوسی، محمد‌بن حسن؛ التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
22. فیومی، احمدبن محمد؛ المصباح المنیر، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۵ق.
23. قاسمی، محمد جمال‌الدین؛ محاسن التأویل، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1418ق.
24. قرطبی، محمد‌بن احمد؛ الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، 1364ش.
25. گنابادى، سلطان محمد؛ تفسیر بیان السعادة فى مقامات العبادة، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، 1408ق.
26. مغنیه، محمدجواد؛ التفسیر الکاشف، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1424ق.
27. نیشابوری، نظام‌الدین حسن‌بن محمد؛ تفسیر غرائب القرآن، بیروت، دار الکتب العلمیۀ، 1416ق.