هرمنوتیک هرش و دانش تفسیر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

چکیده

 هرمنوتیک هرش همانندى‌ها و تفاوت‌هایى با دانش تفسیر دارد. برخى هرمنوتیک را به تأویل و عده‌اى به تفسیر ترجمه مى‌کنند. اختلاف قرآن‌پژوهان در تعریف تفسیر و تأویل و تفاوت معنایى هرمنوتیک در دوره‌هاى گوناگون تحول آن دو خاستگاه اصلى اختلاف در ترجمه و مراد از هرمنوتیک است. برخى در مواجهه با هرمنوتیک به افراط کشیده مى‌شوند و گروهى تفریط مى‌کنند و هر یک دلایلى براى باور خویش عرضه مى‌کنند. بنابراین در رودررویى با هرمنوتیک باید میانه‌روى پیشه کرد. شلایرماخر هرمنوتیک را به فن فهم تبدیل ساخت و فهم را دوباره تجربه کردن اعمال ذهنى مولف متن مى‌داند. دیلتاى میان فهم و توصیف فرق گذاشت و فهم را در مورد علوم انسانى دانست. در هرمنوتیک هایدگر، هرمنوتیک همان نظریه فهم است اما فهم معنایى متفاوت دارد. در هرمنوتیک گادامر نیز فهم در کانون بحث هرمنوتیک قرار گرفت. مسأله مرکزى هرمنوتیک چگونگى تحصیل فهم‌ها است. گادامر نیز فهم را تاریخى مى‌داند و این فهم سه سویه دارد. هرش طرفدار هرمنوتیک رمانتیک است او هر متن ادبى را داراى یک معنى و یک دلالت مى‌داند. فهم و تفسیر مربوط به معنى است و داورى و نقد مربوط به دلالت. درآمیختن مهارت فهمى (فهم( و مهارت تشریحى (تفسیر( اشتباه بزرگ هایدگر است. مهارت فهمى همانندى‌هایى با تفسیر متن به متن دارد و مهارت تشریحى شرح و توضیح مهارت فهمى است. اختلاف تفسیرگران در مهارت تشریحى است نه مهارت فهمى. شرح مهارت فهمى نیازمند دو ویژگى است. به باور هرش آمیزش مهارت فهمى و تشریحى اشتباه بزرگ گادامر است و این نتیجه تاریخمندى فهم در هرمنوتیک گادامر است.
 معناى فهم در نظرگاه مفسّران با برداشت اهل هرمنوتیک همخوان نیست. فهم آیات قرآن امکان‌پذیر است. از سوى دیگر، فهم به عرفى و عالمانه تقسیم مى‌شود. فهم پایان‌پذیر نیست و آیات بطون بسیار دارد و رابطه ویژه‌اى میان فهم و تفسیر برقرار است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Hersch's Hermenutics and the Knowledge of Tafsir

نویسنده [English]

  • Mohammad Bahrami
چکیده [English]

Eric D. Hersch is one of the leading figures who have criticized the hermenutics of Heidegger , Gadamer and their advocates.
Although he is among the modern hermenutics scientists , he is more inclined toward "romantic hermenutics" which belongs to Schleiermacher and Dilthey. In this article, aimed to compare Hersch's hermentics viewpoints with those of the Qur'an researchers on the fundamentals of understanding the Qur'an, the writer has tried to clarify the similarities and differnces of Hersch's viewpoints and those of the interpreters on issues such as understanding the Texts, interpreting the Texts, judgement, criticizing and the purpose of Ta'wil, and then to answer the questions brought up on the purpose of Ta'wil. Also, as an introduction to the discussion on hermenutics, the writer gives a brief account of topics such as terminology of hermenitics' the reasons presented by the proponents and opponents of hermenutics and has responded to the opponents' reasons.