شناخت در قرآن از نگاه مطهری

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

چکیده

 شناخت‌شناسى از دیدگاه قرآن در آثار استاد شهید مطهرى مورد بررسى قرار گرفته است.
 نویسنده، پس از تقسیم فلسفه به دو بخش هستى‌شناسى و شناخت‌شناسى، از شناخت حسى و فراحسى سخن به میان آورده است و شناخت‌شناسى - Epistemology - را به علم تفسیر جهان و نفوذ انسان به حقیقت هستى تا فراسوى طبیعت تعریف کرده و تاریخچه شناخت را گذرا آورده است. در ادامه به اهمیّت مسأله شناخت در آثار استاد مطهرى پرداخته و توجّه به نگرش‌هاى قرآنى در زمینه "شناخت" را از ویژگى‌هاى مباحث شناخت‌شناسى در آثار استاد بر شمرده است. استاد با استناد به آیات قرآن، عقل را یکى از مهم‌ترین منابع شناخت مى‌داند که قرآن لغزشگاه‌هاى آن را از جمله: تکیه بر ظن و گمان به جاى علم و یقین، دل سپردن به خواسته‌ها و هواهاى نفسانى، شتاب زدگى در قضاوت، سنت گرایى و گذشته نگرى و تأثیر پذیرى از شخصیّت‌هاى مشهور زمان بیان کرده است. شهید مطهرى از قرآن کریم، به عنوان "مکتب یقین" یاد مى‌کند و از نگاه قرآن شناختِ یقین جزمى را ممکن شمرده و معتقد است انسان با استفاده از ابزار حواس و بازگشت به طبیعت مى‌تواند به شناخت دست یابد، ولى حس و طبیعت تنها راه و ابزار شناخت نیستند. وى همچنین شناخت حسى و عقلى را بیگانه از هم و ناسازگار با هم نمى‌داند و آنها را در عرض یکدیگر نیز نمى‌داند، بلکه بهره بردارى از طبیعت و عقل و حواس را در یک تلاش معرفتى تکمیل کننده یکدیگر مى‌شناسد. در باور استاد، حقیقت، هیچ گاه نسبى نیست. اگر یک شى‌ء حقیقت باشد در همه جا و به همه حالات و شرایط، حقیقت است. نیز رابطه بین "حقیقت" و "مفید" همواره یکسان نیست. استاد نمى‌پذیرد که تنها ملاک حق بودن و درست بودن یک شناخت، تجربه‌پذیر بودن و اثبات آن در میدان عمل باشد، ولى این را پذیرفته است که میدان تجربه و عمل کلید شناخت و گشاینده درِ ورود به معرفت است: ولى تمام معیار نیست.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

cognition in the Quran from mutahari's viewpoint

نویسنده [English]

  • Sayyed Muhammad Hossein Moballeq
چکیده [English]

gnosiology, or epistemology, is a branch of philosophy which studies man"s capability in knowing the reality and the way to attain it.
the present article, after a glance at the history of congnition, deals with the status and significance of this issue in martyr mutahari"s words and thought, and elaborates on his quranic outlook in this regard.
it goes on to survey the backgrounds and factors of fallacy and misleading of reason in cognition and the possibility of certainty in cognition. furthermore, tools for attaining cognition from the viewpoints of western thinkers and martyr mutahari are co mpared, and in the end issues such as absolutenes or relativity of truth, the relation of being true and being useful, the criterion of true cognition, etc., in the light of martyr mutahari"s quranic ideas, are discussed.